شاه دو عالم بود هرکه بود نوکرش
عمر جوانی ما وقف علی اکبرش
آب تمام زمین مهریه مادرش
حیف ولی تشنه لب نیزه نشین شد سرش
بوی خدا میدهد تربت کرب و بلا
سوز عزا خیزد از نای دل نینوا
گشته به حق این زمین قبله گه عالمین
رهزن دلها شده گنبد زرد حسین
کل جهان بی دل و واله ودیوانه اش
یک یک پیغمبران معتکف خانه اش
جلد هوای حسین مرغ دل سینه هاست
شکر خدا که حسین سید وارباب ماست
قبله باغ بهشت باغ گل یاس او
ساقی جام جنون حضرت عباس اوست
تربت شش گوشه اش دل زهمه برده است
مهر گدایی او بر دل ما خورده است
پرچم سرخ حسین رمز جنون من است
عشق حسین در رگ و در تن و خون من است